( عـــــربـــــی یـک)
1- نقش کلمه ی "السعادة " در " یا للسعادة " چیست ؟
ج : این عبارت در تقدیر بوده است " یا للسعادة لی " که لام حرف جر و السعادة در لفظ مجرور به حرف جر می باشد لکن به خاطر اینکه منادی است محلا منصوب و خود للسعادة متعلق به فعل محذوف است چون منادی خود فعلی در تقدیر دارد .
2- کلمه ی " نهایة " در : نهایة الفراق : چه اعرابی دارد ؟
ج- می توان آنرا خبر برای مبتدای محذوف گرفت مثلا بوده " هذه نهایة الفراق " و یا می توان آنرا مبتدا و خبر آنرا محذوف گرفت ( اولی بهتر است ) .
3- کلمه ی " غدا حفلة " چه نقشی دارد ؟ غدا که ظرف است خبر مقدم (شبه جمله) و حفلة را مبتدای موخر می گیریم .
4- " من " در جمله ی " من هو " چه نقشی دارد ؟
ج- من چون در اینجا اسم استفهام است میتوان دو نظر داد یا اسم استفهام را مبتدا واسم بعد آنرا خبر گرفت .و یا اسم استفهام را خبر مقدم و کلمه ی بعدی را مبتدای موخر گرفت ( دومی بهتر است )
5- کلمه ی "هنیئا " در جمله ی " هنیئا لک الشهادة یا اویس " چه اعرابی دارد ؟ بهتر است آنرا حال و منصوب بگیریم .
6- " آسفة " در : لا اقدر آسفة : چه نقشی دارد ؟
خبر است برای مبتدای محذوف ( انا ).
7- کلمه ی "وراء ها " د ر جمله ی " ما الفائدة فی ثروة وراء ها لعنة الناس " چه اعرابی دارد ؟
وراء چون ظرف است وقبل از لعنة قرار گرفته آنرا خبر مقدم برای لعنة گرفته وجمله ی اسمیه بعد از ثروة را جمله ی وصفیه محلا مجرور می گیریم .
(عـــــربـــی دو – تجربی – ریاضی )
1- یفقهوا " در جمله ی واحلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی " چرا مجزوم شده است ؟
ج- چون بعداز فعل امر آمده واز طرفی جواب شرط است برای فعل شرط محذوف مثلا بوده " ان تحلل یفقهوا قولی ".
2- ویحک چه نوع کلمه ای است ؟
ج- کلمه أی است برای اظهار عذاب و نقش مفعول به برای فعل محذوف را دارد . کلمه ی ویـل نیز در ویلک مثل آن است البته لازم به توضیح است این دو کلمه اگر به غیر از لام اضافه شود مفعول به است ولی اگر بعد از آن لام بیاید "مثل ویل لکل همزة ...در این صورت مبتدا است واگر اضافه نشده باشند مفعول مطلق هستند .
3- انت " در "فالعب أنت مع الأطفال "چه نقشی دارد ؟
ج- تأکید برای ضمیر مستتر أنت در فعل العب است .
4- کلمه ی حیا در "وا حیائی " چه اعرابی دارد ؟
ج – منادای مضاف از نوع ندبه تقد یرا منصوب است .
5- کلمات "هی و نحو" در جمله ی " الامة الاسلامیة هی امة سائرة نحو الکمال " چه نقشی دارند ؟
ج –کلمه "هــی " ضمیر فصل است محلـی از اعراب ندارد وکلمه ی نحو جانشین مفعول فیه است .
6- کلمات "غیر و ذاتـی " در " یبعث ضوء من مصدر غیر ذاتـی " چه اعرابی دارند ؟
ج – غیـر صفت است وتابع مصدر و کلمه ی ذاتی مضاف الیه و مجرور است .
7- آیا " وصل " در جمله ی " ما جاورت قلب امرئ إلا وصل " محلی از اعراب دارد ؟
ج – بله جمله ی حالیه محلا منصوب است چون مستثنی مفرغ است پس جمله ی بعد إلا صاحب اعراب است . البته امرء نکره است در حالیکه صاحب حال باید معرفه باشد اما چون جمله منفی است اشکالی ندارد از طرفی جمله حالیه وقتی ماضی باشد با ید با قد همراه باشد که چون جمله شعر است می توان گفت قد در تقدیر است .
پاسخ سوالات گروه زبان و ادبیات عرب استان سمنان ( دامغان ):
س1- بیت " قیمه الانسان ما یحسنه اکثر الانسان منه ام اقلّ " ترکیب و ترجمه اش چیست ؟
ج- ارزش انسان به چیزى است که آن را خوب انجام دهد خواه انسان آن را زیاد انجام دهد یا کم .
قیمه مبتدا و انسان مضاف الیه و ما خبر و جمله ى یحسنه صله ى ما است ( فعل و فاعل آن هو مستتر و ضمیر ه مفعول به ) و اکثر فعل وانسان فاعل آن است .منه جار ومجرور محلا و اقل معطوف به اکثر است.
س2- " لا اله الا الله "چه نوع استثنائى است و ترکیب آن چگونه است ؟
معروف ترین ترکیب آن استثناء مفرغ بوده و اله اسم لا ى نفى جنس بوده و خبرش موجود حذف شده است و الله بد ل ازمحل اله مى باشد .
س3- کدام جمله صحیح تر است ؟ الف ) شعب ایران لا یرکع ب ) شعب ایران لا یرکعون
ج- به اعتبار لفظ مى توان فعلش را مفرد آورد و به اعتبار معنا چون اسم جمع است مى توان فعلش را جمع آورد لذا هردو مورد جایز است گر چه به اعتبار لفظ صحیح تر است یعنى گزینه الف.
س4- جمله ى "انما یستدل على الصالحین بما یجری الله لهم على السن عباده ". ترجمه ى روانش چیست و نا ئب فاعلش کدام است ؟
ج- صالحان با آنچه که خداوند بر زبان بندگانش در باره ى آنها جارى مى سازد شناخته مى شوند .
صالحین نایب فاعل و محلا مرفوع است و حرف جر على در اینجا زائد است .
س5 – جمله ى " و ما ادریک ما لیله القدر " ترجمه ى روانش چیست ؟
ج- چه چیزى ترا آ گاه کرد که شب قدر چیست ؟
س 6- در جمله ى " لن تنال شفاعتنا من اشستخف الصلوه " اعراب من و نوعش چیست "؟
ج-" من " اسم موصول و مفعول به است و شفاعت فاعل است .
س7 – در جمله ى " الید التی محبوبه عند الله " ترکیبش و صله ى موصول و عائد صله کدام است ؟
ج- الید خبر براى مبتداى محذوف ( هذه ) و التی صفت و محبوبه خبر است براى هى که آورده نشده است و جمله
" هی محبوبه" روى هم صله براى الید است . لذا این جمله درست نیست .چون عائد صله بیان نشده است و جمله ى صله نیز وجود ندارد.
س8 – در جمله ى " کانت طفله تسیر فی الشوارع حافیه القدمین " نقش حافیه القدمین چیست ؟
ج- حافیه حال ونیابا منصوب و القدمین مضاف الیه است ضمنا خبر کان کامل آمده است و حافیه حالت طفل را هنگام قدم زدن نشان مى دهد .
المنظومة المختصرة فی النحو
المؤلف :سعید بن محمد المری
بسم الله الرحمن الرحیم المقدمة (4)
الحمدُ للهِ على نحوٍ بِهِ |
مُعْرِبُهُ نالَ الرضى مِنْ رَبِّهِ |
باب الکلام (6)
القولُ إن أفاد معنىً محتواهْ |
فهو الکلام عند معشر النحاةْ |
باب الإعراب (12)
(الاعراب تغییر أواخر الکَلِمْ |
لعاملٍ) وذاک فی البنا عُدِمْ |
العُمَدُ والنواسخ (11)
المبتدا مرتفعٌ والخبرُ |
کاللهُ ربُّنا ونحنُ نشکُرُ |
المنصوبات (6)
شربتُ ماءً ماءٌ المفعولُ بِهْ |
وناب فی یُشربُ ما عنْ شارِبِهْ |
المجرورات (3)
یُجَرُّ بالحرفِ وبالإضافةْ |
کانْعِمْ ببیتِ ابنِ أبی قُحافةْ |
التوابع (4)
(یتبعُ فی الإعرابِ الاسماءَ الأوَلْ |
نعتٌ وتوکیدٌ وعطفٌ وبدلْ) |
النداء (2)
یُبنى المنادى المفردُ المعَرَّفُ |
على الذی فی الرفعِ قبلُ یُعرفُ |
العدد (4)
العشرُ دون التا إلى الثلاثِ |
خُصّتْ بمعدودٍ من الإناثِ |
إعراب الفعل المضارع (7)
(ویُرْفَعُ المضارعُ المجرّدُ |
من نَصبٍ أو جزْمٍ) کأنتَ تَسْعَدُ |
آزمون مستمرانواع اعراب
اََلدَرسُ الرّابِع
جَمال العلم
اِعـتَزِل ذِکرَالاغانی والغَزَل وقُلَ الـفَصلَ وجانِب مَن هَزَل
وَاتَّـقِ اللهَ فَـتَقوَی اللهِ ما جـاوَرَت قَلـبَ امرَیً إلَّا وَصَل
لَیسَ مَن یَقـطَعُ طُرقاً بَطَلا إنّـما مَن یَتَّقِی اللـهَ البَـطَل
أینَ نِـمرودُ و کَنعانُ ومَن مَـلَکَ الارضَ و وَلَّـی و عَزَل
اُطلُبِ العِلمَ ولا تَکسَل، فَما اَبعَدَ الخیرَ علی أهلِ الکَسَـل!
وَاهجُرَ النَّومَ وحَصَّلهُ،فمَـن یَعرِفِ المَطلوبَ یَحقَر ما بَـذََل
فی ازدیادِ العِلمِ إرغامُ العِدَی وجمالُ العلمِ إصـلاحُ الـعَمَل
لاتَقُل أصلی وفَصلی أبَـداً إنَّـما أصلُ ا لفَتی ما قَد حَصَل
قیمَةُالإنـسانِ ما یُحسِنُـه أکـثَرَالإنـسانُ منهُ أم أقَـلّ
قَصِّـرِ الآمالَ فی الدُّنـیاتَفُز فَدَلـیلُ الـعقلِ تَقصیرُ الأمَل